Web Analytics Made Easy - Statcounter

وقتی صحبت از اغتشاشات سال ۱۴۰۱ به میان می‌آید خیلی‌ها جزو اولین تصویر پشت زمینه ذهنمان بدن لاغر اندام و نیمه برهنه جوانی بسیجی است که با دست‌های باز وسط خیابان افتاده و دیگران با صورت‌های ماسک زده و چشمانی که از خشم و ترس از حدقه بیرون زده دور آن جوان حلقه‌زده‌اند را می‌بینیم. البته این گروه تنها به تماشای آن جوانک نایستاده‌اند بلکه همگی کمر به قتلش بسته‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بله؛ آن جوانی که تصویر ذهنی، روی زمین نیمه‌جان افتاده؛ سید روح الله عجمیان، جوان ۲۷ ساله‌ای است که به جرم بسیجی بودن آنقدر زیر دست و پای اغتشاشگران ناجوانمردانه مورد اصابت ضربات قرار گرفت که به شهادت رسید.

جوانی ساکت و مظلوم. کارگرزاده‌ای که اگرچه تنها ۲۷ بهار زندگی را تجربه کرده بود، اما با کوله‌باری سنگین از عشق و علاقه به آرمان‌های بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران، از سر اعتقاد تلاش می‌کرد تا به عنوان یک بسیجی هرکجا که لازم بود، حضور داشته باشد و به انقلاب امام خمینی (ره) آنطور که شایسته است، بیشتر خدمت کند.

کمتر از یک سال از شهادت مظلومانه‌اش می‌گذرد. پدر روح الله وقتی از علاقمندی‌های پسرش صحبت می‌کند؛ تأکیدش روی مسئله بسیج و حضور فرزندش در پایگاه مسجد است. جایی که در نهایت او را به شهادت، سوریه و مبارزه علیه باطل علاقه‌مند کرد. پدر روح‌الله از روز‌هایی می‌گوید که پسرش هرکاری کرد تا بتواند خود را به جبهه سوریه یا مرز سیستان و بلوچستان برساند. 

پدر شهید عجمیان در این باره می‌گوید: «کار روح الله بیشتر در زمینه فعالیت‌های فرهنگی پایگاه بسیج بود و به فعالیت‌های بسیج علاقه‌مند بود. در فراخوان‌های پایگاه بسیج همواره شرکت داشت. خیلی دوست داشت به سوریه برود و مدافع حرم بشود. آن زمان سرباز ارتش بود و مشغول خدمت سربازی به همین دلیل با درخواستش برای اعزام به سوریه موافقت نشد. خیلی تلاش کرد، اما نشد.

حتی رضایت نامه حضورش در سوریه را من و مادرش هم امضا کردیم. بعد از اینکه از سربازی آمد برای حضور در مرز سیستان و بلوچستان از طریق بسیج داوطلب شد. برای فعالیت در آنجا اسامی را قرعه کشی کرده بودند.

دوستانش که توانسته بودند زودتر بروند بعضی به شهادت رسیده بودند و روح الله غصه می‌خورد و اشک می‌ریخت از اینکه از آن‌ها جدا افتاده است. اسمش برای اعزام به مرز سیستان و بلوچستان درآمده و قرار بود آذرماه به آنجا برود. اما آبان ماه یک ماه قبل از آن؛ اینجا نزدیک منزل و در محله خودمان به شهادت رسید. قسمتش این بود که در همین شهر کرج و به دست اغتشاشگران به شهادت برسد.»

پدر و مادر روح الله عجمیان نه تنها به اعتقادات فرزندشان احترام می‌گذارند بلکه به آن افتخار می‌کنند. به پسری که شرکت در جهاد و مبارزه با تکفیری‌ها را ارزش می‌دانست فخر می‌فروشند و به همین دلیل با رفتنش به سوریه موافقت می‌کنند. هرچند او در نهایت موفق به این اعزام نشد.

 رضایتنامه کتبی پدر و مادر شهید روح الله عجمیان برای شرکت فرزندشان در جنگ سوریه و یا اعزام به عملیات‌های دیگر مرزی و برون مرزی یگان فاتحین حالا سندی از این خاطرات است که برای خانواده به جامانده است. این رضایتنامه در خرداد ماه سال ۹۶ یعنی ۵ سال قبل از شهادت او نوشته شده است. تصویر آن در ادامه قابل مشاهده است:

منبع: تسنیم

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: اغتشاشات مدافع امنیت شهید روح الله

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۶۱۱۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عملیات نظامی ایران با این حرکت عجیب، موفق به پایان رسید /ماجرای شهادت و مفقودالاثری ۱۸ اسیر چه بود؟

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس تعریف می‌کند: در عملیات مطلع الفجر به بیشتر اهدافمان دست یافتیم و بیشتر مناطق اشغال شده آزاد شده بود.

آنگونه که فارس روایت می‌کند، ابراهیم هادی مسئول جبهه میانی عملیات بود. نیمه‌های شب با بیسیم تماس گرفتم و گفتم: آقا ابراهیم چه خبر؟ گفت: بیشتر مناطق آزاد شده؛ اما دشمن روی یکی از تپه‌های مهم منطقه انار شدیداً مقاومت می‌کنه. گفتم: من با یک گردان نیروی کمکی دارم میام. شما هر طور می‌تونید تپه رو آزاد کنید. هوا در حال روشن شدن بود که با نیروی کمکی به منطقه انار رسیدم. یکی از بچه‌ها جلو آمد و بی‌مقدمه گفت: حاجی! ابراهیم رو زدن. تیر خورده تو گردنش.رنگ از چهره‌ام پرید. با عجله خودم را به سنگر امدادگر رساندم. ابراهیم تقریباً بیهوش بود. خون زیادی از گردنش رفته بود؛ اما گلوله به جای حساسی نخورده بود.پرسیدم: چطوری زدنش؟ تعریف کرد: برای حمله به تپه به هیچ نتیجه‌ای نرسیدیم. هر کس چیزی می‌گفت. همان موقع ابراهیم بلند شد و رفت رو به سمت تپه و با صدای بلند اذان صبح را گفت! ما هر چه گفتیم برگرد، بی‌فایده بود. با تعجب دیدیم صدای تیراندازی عراقی‌ها قطع شد. اواخر اذان بود که گلوله‌ای شلیک شد و به گردن او اصابت کرد. نگاهی به چهره ابراهیم انداختم. از این حرکت بچه‌گانه او تعجب کردم. یعنی چرا این کار را کرد؟ساعتی بعد علت کار او را فهمیدم. زمانی که ۱۸ نفر از نیروهای عراقی به سمت ما آمدند و خودشان را تسلیم کردند. یکی از آن‌ها فرمانده بود.

او را بازجویی کردم. می‌گفت: ما همگی شیعه و از تیپ بصره هستیم. به ما گفته بودند ایرانی‌هاآتش‌پرست هستند. گفته بودند به خاطر اسلام به ایران حمله می‌کنیم؛ اما وقتی مؤذن شما اذان گفت، بدن ما به لرزه درآمد. یکباره به یاد کربلا افتادیم. برای همین دوستانِ هم‌فکر خودم را جمع کردم و با آن‌ها صحبت کردم. آن‌ها با من آمدند. بقیه نیروها را هم به عقب فرستادم. الان تپه خالی است. با تعجب به افسر عراقی نگاه کردم. با پایان عملیات اسرای عراقی را تحویل دادیم. حمله ما در آن محور با تصرف تپه به اهداف خود دست یافت و با موفقیت به پایان رسید. از این ماجرا ۵ سال گذشت. زمستان ۶۵ و در اوج عملیات کربلای ۵ بودیم که رزمنده‌ای جلو آمد و با لهجه عربی از من پرسید: حاجی! شما تو عملیات مطلع الفجر نبودین؟ گفتم: بله. چطور مگه؟ گفت: آن ۱۸ اسیر رو یادتون میاد؟ من یکی از اونا هستم. وقتی چهره متعجب من را دید، ادامه داد: ما به جبهه اومدیم تا با دشمن بعثی بجنگیم. چند روز بعد خبر شهادت و مفقودالاثری همه آن ۱۸ نفر به گوشم رسید.

۲۷۲۱۹

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903616

دیگر خبرها

  • شهادت ۲ رزمنده حزب‌الله لبنان در راه قدس
  • توافق‌نامه همکاری سازمان‌های بسیج اقشار و سازمان بسیج رسانه با بسیج سازندگی امضاء شد
  • گرامیداشت اربعین شهادت شهدای کنسولگری ایران در دمشق برگزار شد
  • پیام تسلیت آیت الله نورمفیدی در پی شهادت مامور گلستانی فراجا
  • ننه گلبهار دوستت داریم
  • عملیات نظامی ایران با این حرکت عجیب، موفق به پایان رسید /ماجرای شهادت و مفقودالاثری ۱۸ اسیر چه بود؟
  • جزئیات جدید از ماجرای یسنا ۴ ساله؛ دلیل ربودن او چه بود؟
  • شهید عبدالرضا موسوی؛ از رتبه اول کنکور پزشکی تا شهادت برای فتح خرمشهر/ شهیدی که محل دفنش را مشخص کرده بود
  • شهادت نوزاد نجات یافته از شکم مادر شهید + فیلم
  • پیام رهبری به خانواده سردار ترور شده در سوریه